۱۳۹۸ مرداد ۱۹, شنبه

غیبت ساختار ذهنی منطبق با آرمانها در جنبش‌های اجتماعی ایران


شاهو حسینی
 هرگونە تغییر و تحولی مبتنی بر اهداف، آرمان و ایدەآلهایی ذهنی است ، بە عبارتی دیگر از آنجا کە ساختارهای عینی و ظاهری برآمدە و برآیند تغییر در ساختارهای ذهنی و معنایی هستند. هیچ‌گونە تغییری در آنها در غیاب تحول در ساختارهای ذهنی روی نخواهد داد. در واقع ساختارهای ذهنی(اندیشە، گفتمان، ایدئولوژی) هارمونی بخش جنبشها جهت ایجاد تغییرات عینی می‌باشند. نقش ساختارهای ذهنی بە این ترتیب است کە توانایی و قابلیت کنش آگاهانه را در کنشگر براي دستیابی به اهداف شامل: ارادە آزاد، عقلانیت وانگیزش بەمعناي بسترو زمینۀ شکل‌گیری رویدادهای اجتماعی و ایجاد نظم در روابط اجتماعی و سیاسی را درطی زمان فراهم می‌کند.
عمدە مناقشات در حوزە سیاسی و اجتماعی ایران در جهت ایجاد تغییر طی دو سدە گذشتە هموارە حول محور تغییر در ساختارهای عینی در راستای کسب قدرت بودە. اما در این میان آنچه هموارە مورد غفلت قرار گرفتە توجە بەنقش و اهمیت ساختارهای ذهنی است، برای نظم بخشی، اثربخشی و جهت بخشی بە تحولات همسو با اهداف، آرمان و ایدەالهایی کە همچون نتیجە نهایی درصدد تحقق آنها بودە و هستند. شاید این روشن‌ترین جواب باشدکە چرا تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل‌گرفتە طی دویست سال گذشتە هیچکدام منجر بە دمکراسی، آزادی، عدالت و برابری نشدەاند. اندیشمندان برای توضیح و تشریح تحولات سیاسی و اجتماعی بەخصوص از ربع‌آخر قرن بیستم بر این موارد عمدە تاکید کردەاند:
 الف: مقیدبودن ساختارهای عینی بە ارادە، آگاهی، معنا بخشی (از طرف فرد و جامعە) و تناسب آنها با آرمانها و اهداف فرد و جامعە.
ب: تاکید بر تاثیر فرهنگ در شکل دادن بە ساختارهای عینی و تحولات سیاسی و اجتماعی.
پ: تاکید بر اهمیت روابط بینادهنی در شکل دادن بە فرهنگ، ارزشها و هجنارها و تاثیر انها بر ساختارهای عینی.
بدون شک آنچکە در این موارد بر آنها تاکیدە شدە، اهمیت فرم ذهنی(اندیشە،گفتمان و ایدئولوژی) است، جنبشهای اجتماعی ایران طی دو سدە گذشتە هیچ‌کدام معرف، برآمدە و نمایندە یک اندیشە، گفتمان یا ایدئولوژی دمکراسیخواە، آزدایخواە و عدالت‌خواە نبودەاند، زیرا هیچ‌کدام از جنبشهای اجتماعی در ایران برآیند تغییر و تحول در فرمهای ذهنی فرد و جامعە مطابق با آرمانهای دکر شدەنبودە، بلکە محصول تغییر در اولویتها بودە، ایران دورە پهلوی با دومشخصە ناسیونالیستی ومذهبی بەصورت حکومتی سانترالیستی (بە مثابە شکل‌گیری قدرت بر اساس شاخصەها و ارزشهای فرهنگی اکثریت وتمرکز قدرت در راستای هژمونی و برتری همان اکثریت) بر  اولویت ناسیونالیسم بر مذهب شکل گرفتە بود، این اولویتها در دورە جمهوری اسلامی با تاکید بر الویت مذهب بر ناسیونالیسم موجد یک حکومت سانترالیستی با مشخصاتی عموما مشترک  با دورە قبل‌گردید. بنابراین جنبشهای اجتماعی در ایران قبل آز آنکە درصدد تغییر ساختار عینی و تغییر در مدیران قدرت باشند، نیازمند تغییر در ساختارهای ذهنی بە صورت درک اهمیت و نقش سوبژە مستقل در شکل دادن بە آزادی، دمکراسی، عدالت و برابری و تغییر در مناسبات ذهنی قدرت هستند.
 منبع: https://t.me/KomarChannel/99