۱۳۹۷ خرداد ۱۶, چهارشنبه

واکنش مدنی، پارادایمی در حال گسترش


شاهو حسینی


واکنش مدنی بە عنوان شکلی از تقابل با کنش حاکمیت اقتدارگرا، هموارە تاثیرگذار و مثبت بودە، در واقع تقابل مدنی دربرابر حاکمیت اقتدارگرا برای تاثیرگذاری بر تحولات سیاسی- اجتماعی از دهە نود میلادی و از اروپای شرقی بە عنوان فورماسیونی در جهت ایجاد تحول دمکراتیک بەعنوان گسستی از پارادیم لنینیستی شکل گرفت. این نوع واکنش اگرچە آرام و حرکتی لاک‌پشتی دارد، اما بەدلیل تلاش برای گسترش بە تمام اکناف ساختار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تاثیری عمیق و پایدار برجای می‌گذارد. بدون تردید در طول نزدیک بە چهار دهە عمر نظام جمهوری اسلامی پس از دوم خرداد ٧٦ و گسترش فهم و دانش بەروز و در میان تمام اقشار و طبقات اجتماعی نوعی خودآگاهی بە تدریج شکل‌گرفت، اگرچە حکومت تلاش کرد کە بر این خودآگاهی در حال گسترش با روی کارآوردن محموداحمدی نژاد تاثیربگذارد، اما واکنش تند جامعە بە کودتای انتخاباتی نشان داد کە حکومت در این حوزە مجبور بە عقب‌نشینهای بیشتری در آیندە خواهد شد، این روند بە خصوص از دورە دوم ریاست جمهوری حسن روحانی و بن‌بست در هرگونە تلاش دولتی برای گشایشی هرچند اندک، منجر بە بروز صورتبندی جدید از اعتراضات گردید، اعتراضاتی کە برای اولین اقشار و طبقات اجتماعی کە در طول دورە جمهوری اسلامی هموارە در فشار اضمحلال و از میان برداشتن مرزبندیهایشان توسط حاکمیت بودند، انسجام یافتە، مروج و بانی اعتراضاتی فراگیر شدند، از اعتراضات سراسری کارگران، تا مالباختگان موسسات مالی، اعتراض کولبران و کاسبکاران کردستان، اعتراض معلمان، اعتراض بە اعدام فعالان فرهنگی، اجتماعی وسیاسی، اعتراض زنان بە حجاب اجباری کە با اعتراض در خیاناب انقلاب تهران شروع‌ شد گرفتە تا اعتراض سراسری کامیون‌داران کە اوج انسجام و فراگیری یک جنبش مدنی در طول تاریخ جمهوری اسلامی می‌باشد. در ادامە اعتراضات این‌بار در واکنش بە گسترش فقر و گرسنگی در ایران دو واکنش دیگر در حال گسترش هستند،  واکنش بە سفرە افطاری کمیتە امداد کە با بودن هزاران خانوار گرسنە و کودکان کار و میلیونها انسان زیر خط فقر  با پول صدقات و اعانات مردمی کە بانیت خدمت بە فقرای جامعە کمک می‌کردند اما در غزە پهن شد، این‌بار جنبش نابود کردن صندوقهای این کمیتە و دادن غذای گرم بە کودکان کار و گرسنگان جامعە کە از سطلهای زبالە دنبال ارتزاق هستند شروع شدە، در واقع مردم در واکنش بە سوء استفادە نظام از کمکها و اعانات کە بەجای رساندن آن بە مستمندان و نیازمندان درون جامعە، از آن در  راستای گسترش تروریسم و تروریست پروری استفادە میکند، می‌تواند جغرافیای مشروعیت‌زدایی و مقبولیت‌زدایی از این نظام را گسترش دادە و منجر بە ایجاد تحولاتی پایدار بە صورت پیروزی و تثبیت روند دمکراتیزاسیون در ایران بگردد. بدون تردید مردم نقشە راە تقابل مدنی با نظام را طراحی کردە و در تقابل با کنشهای متضاد با منافع مردم واکنشهای مناسب مدنی را انجام می‌دهند، برای نمونە در تقابل با حجاب اجباری، نە بە حجاب شکل‌ می‌گیرد، در تقابل با سوء استفادە از کمکهای مردمی در راستای تروریست پروری، جنبش نە بە کمیتە امداد شکل‌می‌گیرد، کە بدون تردید یکی از منابع بزرگ درآمد مردمی است. کوتاە آنکە نە بە نظام سیاسی از فاز شعار  گذشتە و وارد مرحلە عمل شدە.


۱۳۹۷ خرداد ۱۳, یکشنبه

راە سوم بەسوی دمکراتیزاسیون در ایران


شاهو حسینی



بە جرات می‌توان گفت کە هیچ چیز بە اندازە دیکتاتوری و اقتدارگرایی در ایران بە جامعە آسیب نزدە و روندهای منجر بە قبضە قدرت هربار و بعد از هر تحولی خواه با فشار از بیرون( تحولات دورە قاجار، روی‌کارآمدن پهلوی اول، اشغال ایران و روی کارآمدن پهلوی دوم و ....) و یا با فشار از داخل ( انقلاب سال ١٣٥٧) هموارە برای دمکراتیزاسیون آسیب‌زا بودەاند. بە جرات می‌توان گفت کە هیچ چیز بە اندازە دمکراتیزاسیون بە معنای فرآیند تغییر نظام سیاسی غیردمکراتیک بە یک نظام و سیستم سیاسی دمکراتیک یا بە عبارتی گذار بە دمکراسی برای فعالین سیاسی و جامعە ایران بغرنج نبودە.

الگوهایی را کە در جهت دمکراتیزاسیون در جوامع گوناگون پیروی شدە فارغ از نتیجە و برآیند آنها می‌توان در سە الگوی مشخص بررسی کرد:

 الگوی اول عبارت است از: تحول در نظام اندیشە و دانایی بە صورت گذار از اطاعت محض و عبودیت در برابر کلیسا و نظام اندیشە دینی کلیسایی بە سوژە بودن انسان و برآمدن نظام دانایی انسان محور کە منجر بە رفرم در آیین مسیحیت گردید، متعاقب آن ظهور صورتبندی طبقات اجتماعی جدید بە صورت شکل‌گیری طبقە متوسط مستقل، انقلاب صنعتی و در نهایت برآمدن دولت مدرن دمکراتیک.

الگوی دوم عبارت است از: تحول از بالا بە صورت پیدایش رفرمیستهایی در میان هیات حاکمە و فراهم کردن امکان گذار بە دمکراسی توسط آنها.

الگوی سوم  عبارت اس از: پیروی از مدل انقلاب ارتدوکسی بە صورت قهر انقلابی.

ایران با انقلاب سال ١٣٥٧ مدل انقلابی و بەکارگیری قهر انقلابی را آزمود و فارغ از این کە چەمیزان زمینە، بستر و امکانات یک انقلاب سیاسی- اجتماعی در ایران فراهم است و خواهد بود، این مدل در ایران مدل و الگویی موفق در بە ثمر نشستن روند دمکراتیزاسیون نبود.

الگوی دوم نیز در ایران از ١٣٧٦ تا بە امروز بە مدت بیست سال در بازەهای زمانی مختلف در مناسبات قدرت در ایران حضور داشتە و نتوانستە یا نخواستە روند دمکراتیزاسیون در ایران را بە ثمر برساند.

 آنچکە اکنون با عنوان اپوزیسیون سراسری خارج نشین نظام سیاسی ایران موجود است در دو طیف مشخص جای می‌گیرند، طیفی خواستار فروپاشی نظام با هر قیمتی هستند و طیفی خواستار بقای نظام بەهر قیمتی، طیف خواستار فروپاشی بەهر قیمتی از فقدان یک گفتمان سیاسی آلترناتیو برای دمکراتیزاسیون در ایران رنج می‌برد و طیف خواستار بقای نظام بە همین ترتیب، هر دو طیف اما روبە قدرت در تلاش و مبارزە هستند، یکی برای قبضە و کسب قدرت و دیگری برای ماندن و حفظ قدرت موجود اگرچە خود نیز خارج از آن قدرت باشد.

آنچە بدون شک موجبات گذار بە دمکراسی و دمکراتیزاسیون را فراهم می‌کند مبارزەای رو بە جامعە در جهت تغییر در نظام اندیشە و دانایی جامعە و بە تبع آن نظام رفتاری و رفتار سیاسی فرد و جامعە است، روندی کە در میان دو طیف هژمون در فضای سیاسی ایران می‌توان از آن با عنوان راە سوم، الگوی سوم یا طیف سوم نام برد، الگو یا راهی کە نە روبە قدرت کە روبە جامعە با هدف شکل دادن بە یک جامعە مدنی در ذهنیت و اندیشە فرد و جامعە، بەصورت محور قراردادن فرد برآمدە از سوژە فرض کردن انسان و تثبیت فاعل شناسا بودن و محک بودن نظام اندیشە و دانایی برآمدە از تلاشهای ذهنی انسان و سپس ظهور یک جامعە مدنی عینی و مستقل از حکومت کە موجد یک دولت مدرن دمکراتیک است، مبارزە می‌کند. الگویی کە ابتدا دمکراتیزاسیون را از اندیشە و ذهنیت انسان شروع کردە و با مشروعیت بخشی بە سوژگی انسان و قبول پلورالیزم سوژگی، زمینە و بستر دمکراتیزاسیون در جامعە را بەصورت ظهور جامعە مدنی متشکل از سوژەهای مستقل فراهم کردە و در تحول آخر دمکراتیزاسیون سیاسی را بە صورت ایجاد زمینە برای شکل‌گیری ایدەهای سیاسی متکثر برای راهبری سیاسی جامعە و دولت مدرن دمکراتیک فراهم می‌کند. در واقع بە طور مختصر می‌توان گفت کە با تحول در نظام اندیشە و ذهنیت انسان کە موجد یک فرهنگ دمکراتیک در جامعە باشد، یک زیست بوم سیاسی دمکراتیک و یک دولت مدرن دمکراتیک شکل‌خواهد گرفت.