شاهو حسینی
هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و دهنکجیهای نظام حاکم بر ایران به
ابرقدرتهای جهان و قطعنامەهای فلجکنندە از یک سو و درگیر شدن ایران در یک نبرد و
رویارویی منطقەای با قدرتهای ثروتمندی همچون کشورهای عربی خلیجفارس، اسرائیل و
آمریکا از سوی دیگر منجر بە ویرانی سیستم اقتصادی ایران گردید، روندی کە درنهایت
گسترش و عمیقتر شدن فقر را در جامعە نهادینە کرد. بدنبال شکست این سیاستها هم در
داخل و هم در خارج کە با تقلب انتخاباتی، کودتا، کشتار، شکجنە، تجاوز با شعارش
عدالت، مهرورزی و خدمت بە مردم برجامعە تحمیل شدەبود، اما عملا آنچە کە بر سر
جامعە گذشت بیعدالتی، دزدیو خشونت بود. در نهایت ایران را برسر میز مذاکرە با
شیطان بزرگ کشاند و نرمش قهرمانانە رهبر جام زهری گوارا بە او نوشاند و برجام عملی
شد، اما برجام نە منجر بە اعتماد ایران بە غربیها و نە موجب اعتماد غربیها بە
ایران گردید و بە این ترتیب آمریکا از برجام خارج شد.
اگر از مجموعەای عوام فریبهای مسئولان حکومتی در داخل بگذریم کە تنها مصرف
داخلی و جنبە عوام فریبانە داشت، یک سخن از رهبر ایران و یک سخن از جان بولتون در
کنار تاکید دونالدترامپ بر ضرورت پای میز مذاکرە آمدن ایران میتواند نقشە راهی در
اختیارمان بگذارد تا بتوان بەآیندە خروج آمریکا از برجام و نمایش مضحک اصولگرایان
پی برد. یک روز پس از خروج آمریکا از برجام رهبر ایران در میانە سخنانی اعلام کرد
کە دولت در مذاکرە با اروپائیها باید "تضمین"های لازم را بگیرد، این
سخن سربستە اما باز نشد کە منظور از "تضمین" چیست؟ پس از آن بود کە جان
بولتون اعلام کرد کە بیرون آمدن آمریکا از برجام بە معنای تلاش برای سقوط نظام و
جنگ با ایران نیست و پس از آن نیز دونالد ترامپ بر ضرورت مذاکرەای مجدد جهت رسیدن
بە توافقی جدید تاکید کرد، و این روند همە در زمانی در حال رخ دادن است کە امریکا
در حال مذاکرە با کرەشمالی برسر برنامە اتمی است، مذاکراتی کە کرەشمالی شرط آن را
گرفتن "تضمین" جهت خودداری از هرگونە اقدام خصمانە توسط آمریکا علیه
کرەشمالی اعلام کردە.
یادمان نرفتە کە ایران و اروپائیها
در دورە محمد خاتمی در آستانە یک توافق خوب بودند اما همە دل و قلوەهایی کە خاتمی
با کلینتون دمکرات دادە و گرفتە بود توسط جمهوریخواهان بەهم خورد و اروپایی کە
تضمینهای لازم را بە ایران دادە بود، از هرم مذاکرات پایین کشیدە شد و آمریکا حاضر
بەدادن هیچ تضمینی نشد و نتیجەاش ظهور احمدینژاد اصولگرا و دهنکجیهای ایران بە
غریبها شد، اما این بار ایران توان و مجال شکلدادن بە احمدی نژاد و دهنکجیهای
دیگری ندارد و ترامپ جمهوریخواه نیک میداند کە اصلاحطلبان کارکشتەتر و دیپلماتتر
از اصولگرایان هستند، بنابراین با آنها نمیتوان بە معاهدەای مطلوب دست یافت، بنابراین
همە آن دل و قلوەای کە با اوبامای دمکرات دادە و گرفتە بودند بهم خورد، در داخل
نیز اصولگرایان زخمخوردە از اصلاحطلبان کە بابرجام هرآنچکە در هشت سال احمدینژاد
رشتە بودند، پنبە شدەبود، بسیار ممنون و مدیون تصمیم ترامپ هستند.
بدون شک وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران آنچنان آشفتە است کە
نظام را برلبە پرتگاه رساندە، درکنار تاکید همە پوزیسیون و اپوزیسیون سراسری بر از
میان رفتن موجودیت ایران، یکپارچگی ایران و یوگسلاویزە شدن در صورت تداوم این
وضعیت، حملات گستردە اسرائیل بە اهداف
نظامی ایران در سوریە، مصادرە پترو دلارهای ایران کە جهت حمایت از هادی عامری بە
عراق فرستادە شدە بود توسط حکومت حیدرعبادی، نزدیکی هرچە بیشتر آمریکا، اسرائیل و
عربستان در منطقە خلیج فارس و گسترش نارضایتیها و اعتراضات در داخل، وضعیت را برای
ایران هرچە بیشتر تهدید آمیز کردە، از سوی دیگر وزیر اقتصاد آلمان اعلام کردە کە
در صورت گسترش تحریمهای وزارت خزانەداری آمریکا بە شرکتهای طرف قرارداد با ایران،
آلمان نخواهد توانست اقدامی انجام دهد و این تلویحا بە معنای جا خالی دادن
اروپائیها میتواند بە حساب بیاید، با این اوصاف میتوان در آیندەای نەچندان دور شاهد
دور جدید مذاکرات ایران با امریکا بود، مذاکراتی کە بەنظر میرسد بە مراتب جامعتر
و فراگیرتر از برجام خواهد بود، اما در این میان ایران تنها دنبال یک "تضمین"
جدی و سخت و سفت است و آن اینکە آمریکا دنبال تغییر رژیم در ایران نخواهد بود، آیا
آمریکا این "تضمین" را خواهد داد؟ آیا ایران بە آمریکا اعتماد خواهد
کرد؟ اگر ایران دنبال "تضمین" از قدرتهای بزرگ و از جملە امریکاست،
آمریکا نیز خواستار و درصدد بازگرداندن ایران بە داخل مرزهای خویش و جلوگری از دستاندازی
بە امنیت دیگر کشورهای منطقە است، این روند اجتنابناپذیر دیالکتیک امنیت است کە
اگر خواهان امنیت هستی باید امنیت دیگران را محفوظ بداری، آیا ایران با دشمن دیرینە
و بهانە تداوم حکومت و دیکتاتوری خویش بر سر مجموعەای از اهداف بە نتیجەای خواهند
رسید؟ بدون تردید همانگونە کە کرەشمالی پس از نزدیک بە هفت دهە دستان
وزیرامورخارجە آمریکا را فشرد، ایران نیز میتواند با آمریکا بر سر مجموعەای از
اهداف بە نتیجە برسد، بەنظر میرسد اصل
دینی تقیە این بهانە را برای حکومت فراهم خواهد کرد، اما افکار عمومی جامعە چگونە
خواهد اندیشید؟ شاید افکار عمومی بەشدت مضطرب، ملتهب و نگران آیندە خود از هر
حرکتی کە منجر بە گشایشی در وضعیت فعلی شود استقبال بکند. هر چە کە باشد بەنظر میرسد
قهرمان دورآیندە برجام اصولگرایان خواهند بود، با توجە بە عدم مقبولیت و مشروعیت
آنها و خوشحالی و پشتیبانی مردم از مذاکرات برجام در دورە حسن روحانی، آنها بە آن
نیاز خواهند داشت برای بەدست گرفتن سکان هشت سالە قوە مجریە پس از حسن روحانی.
اما همە این روندها هیچ چیز را از تقابل مردم با نظام دیکتاتوری در ایران
عوض نخواهد کرد، در هر شرایطی مردم خواهان دمکراتیزاسیون ایران هستند و خواهند
بود. بازگشت ایران بە درون مرزهای خویش، گشایش در وضعیت معیشت و اقتصاد ایرانی کە
دیگر همچون اوختاپوسی دارای دست و پاهایی فراوان و گسترش یافتە در منطقە نیست،
اگرچە در کوتاە مدت خیال حکومت را از اعتراضات آسودە خواهد کرد، اما نباید فراموش
کرد کە تحلیل تحولات ریشەای در اکثریت قریب بە اتفاق کشورهای توسعە و تغییر یافتە
نشان میدهد کە تحولات در میزانی از رفاه و توسعە اقتصادی رخ دادە.